سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدا را شناختم ، از سست شدن عزیمتها ، و گشوده شدن بسته‏ها . [نهج البلاغه]
 
سه شنبه 89 آذر 30 , ساعت 1:27 صبح
میخواهمت چنان که شب خسته خواب را
می جویمت چنان که لب تشنه آب را

محو تو ام چنان  که ستاره به چشم صبح
یا شبنم سپیده دمان آفتاب را

بی تابم آنچنان که درختان برای باد
یا کودکان خفته به گهواره،تاب را

بایسته ای چنان که تپیدن برای دل
یا آنچنان که بال پریدن عقاب را

حتی اگر نباشی، می آفرینمت
چونان که التهاب بیابان سراب را

ای خواهشی که خواستنی تر ز پاسخی
با چون چون تو پرسشی،چه نیازی جواب را؟!


لیست کل یادداشت های این وبلاگ